بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

۴ مطلب در مرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

نقطه

بس است همسفر دیرینه اما نادیده، خسته‌تر از آنم که در این بیابان بی‌پایان بتوانم قدمی دیگر بردارم، می‌افتم کنار همین درخت و تمامش می‌کنم.

۰۳ مرداد ۰۴ ، ۱۴:۰۸ ۳ نظر
آ و ب

262

ول معطلی، همه چیز تمام شده است. خیلی هنر کنی فقط می‌توانی خودت را نجات دهی، آن هم شاید، پس همه چیز تمام شده است جز خودم، و این یعنی هیچ چیز تمام نشده است...

۰۳ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۳۱ ۰ نظر
آ و ب

261

بدون گرد آمدن و بدون گرد آوردن، همواره روان، هر لحظه در معرض بادهای گزنده و گذرنده، دلبسته‌ی صداهای برخاسته از برخورد به سنگ‌ها، صخره‌ها، سدها...

۰۱ مرداد ۰۴ ، ۲۳:۲۵ ۰ نظر
آ و ب

260

بعید می‌دانم زمستان را ببیند، سپس بر زانویش می‌کوبد: ای بابا، ای بابا. آفتاب غروب می‌کند. سردم می‌شود، استخوانم‌هایم می‌لرزند... 

۰۱ مرداد ۰۴ ، ۲۳:۲۳ ۰ نظر
آ و ب