آه عزیزم. چرا از من متنفری؟ همیشه مجبوریم به عشق ورزیدن یا نفرت؟ دو لبه‌ای که باید یکی را انتخاب کنیم و همیشه بر روی آن زندگی کنیم؟ در میانه ایستادن چرا این چنین سخت است عزیزم؟  آلوده و آغشته‌ و آمیخته‌ی هر دو. نه سیاه و نه سفید. چرا همیشه مجبوریم به این دو؟ خاکستری، عزیزم. دلم لک زده برای یک خاکستری تند که چشمانم را کور کند...