و هنوز هم ضربآهنگ حروف کلماتش آمیخته با هُرم نفسش، شب هایم را به آتش می کشد: عشق بر در نمی کوبد تا وارد شود، طوفان به پا می کند و در را از جا می کَنَد و داخل می شود. و ما همیشه منتظرش هستیم با لبخند بر لب... ما، کودکانِ گمشده‌یِ دیوانه...