میدانم که هر وقت بخواهی و اراده کنی، میتوانی این تنها باقی ماندهها را هم از من بگیری. سماجتم در نگه داشتنشان، با این توان اندکم بیش از حد خوشبینانهست. و اینکه بعد از گرفتنشان چیزی نخواهم بود جز مشتی گوشت و پوست و استخوان که درد را میچشد اما نمیفهمد...