+ تو میگویی به میل خودم اما چگونه؟ من که از سر اجبار قدم بر این دنیا گذاشتهام، نه اختیار.
_ اینها همه بهانه است و ندیدن. تو عهدت را از یاد بردهای.
+ تو میگویی یک روزی یک کسی از من پرسیده و من هم قبول کردهام. اما چنان به یاد نمیآورمش که هرگز رخ نداده است. رخ نداده را چگونه به یاد بیاورم و بدتر قبولش کنم؟
_ با نشانهها، نشانههای کوچک، بسیار کوچک...