این حرف هم که "تفاوت اصلی شرق و غرب این است که در غرب مسلمان می‌بینید امّا اسلام نه، و در شرق اسلام می‌بینید و مسلمان نه!" از جمله‌ حرف‌های همه پسند بی‌آزاری‌ست که از دستش فراری نداریم و هر از گاهی باید در فضای مجازی و خیلی کم‌تر در واقعیت با ان روبه‌رو شویم. یک حرف کلیشه‌ایِ ساده‌انگارانه، خام‌اندیشانه و جاهلانه که گوینده‌اش به اندازه‌ی کافی از جغرافیا و فرهنگ و دین بی‌اطلاع بوده است. تفاوت‌های ملی، مذهبی، دینی و عرفی در جهان این‌گونه نیست که شما به راحتی آب خوردن با کشیدن یک خط از وسط و تقسیم کردن آن به شرق و غرب، بخواهید نتیجه‌ی دلخواه خود را بگیرید. حالا شوروی در شرق است یا غرب؟ ترکیه چطور؟ غرب اروپاست یا آمریکا یا هر دو؟ بعد هم با برداشتی اشتباه تلاش‌های چندین صدساله‌ی بشر را به نام انسان غربی زدن و این تلاش‌ها برای بهتر زیستن در بعد مادی بدون توجه به آخرت، یعنی اسلام؟ واقعا؟ این قدر پرت؟ این غرب زیبا و اسلامی(!) جز در نتیجه‌ی جنایت‌ها و تجاوزها و غارت‌ها و خیانت‌ها و استعمارگری دراز به وجود آمده است؟ و اصلا مگر الآن به پایان رسیده است؟ گوینده‌ی احمق این حرف آیا از کمک انسان بلوند چشم‌آبی آلمانی در مورد سلاح‌های شمیایی به عراق صدام بی‌خبر است؟ از کشتار درسدن؟ از حمله اتمی به ژاپن؟ از غارت منابع و معادن آفریقا؟ از چپاول آثار باستانی ایران توسط دول انگلیس و فرانسه و چه و چه؟ از کودتاهای مختلف در جای جای زمین؟ از همکاری دول اروپایی و آمریکا برای به زانو در آوردن ایران؟ از تفرقه افکنی و حکومت اروپای شیک و نایس در جنوب غرب آسیا؟ اگر مواد خام و کارگر ارزانی نبود تا نیازهای اروپای از سیلی عثمانی بیدار شده را تامین کند آیا به وجود آمدن چنین تمدنی امکان پذیر بود؟ حالا ممکن است اینجا به اسم مسلمانی خیلی کارها بشود و تمایزی نگذاشت بین بانیان دین و خود دین اما حداقل می‌توان هر حرفی را به زبان نراند و کمی اندیشید و سپس با صدوری حکمی فوری مسلمان را در جایی پیدا کرد که چندین سال است از همجنس‌بازی گرفته تا ازدواج با حیوان و اشیا و ... هم دارد شکل قانونی و قبول شده به خود می‌گیرد. این‌ها هم از مسلمانی‌ست یا اسلام؟...
.
.
حال فکر کردن به این چیزها دارد از بین می‌رود و کاری هم از دست کسی ساخته نیست. یکی از تبعات گسترش اینترنت لابد همین ژست زیاددانی و با قیافه‌ی عاقل اندر سفیه پراندن چنین حرف‌هایی باشد و حالا حتی اگر حرفی از چند دهه قبل و منتسب به سید جمال. خودتحقیری‌های مدامی که در طی این چند سال به خصوص آدم زیاد با آن روبه‌رو می‌شود و کاری هم از دستش برنمی‌آید. انگشت تعجب بردن به دهان تحیر از دست پیشرفت‌های ناسا و مسخره کردن فرستادن موجود زنده به فضا توسط ایران و خایه مالی کردن برای ترودوی درگیر فساد مالی و به قیافه‌ی خادمان این خاک گیر دادن ریشه‌دارتر باید باشد که  توانی در من برای پی گرفتنش نیست...