unorthodox: کم‌تر از حد انتظار. در حد "مینی" سریالی که فقط ما را از وجود یک گروه افراطی یهودی باخبر می‌سازد و با دیو و دد انگاری مطلق، به صورتی آبکی سعی می‌کند درستی کارهای نقش اول را توجیه کند اما دست خالی‌تر از آن که حرفی برای گفتن داشته باشد. چهار از ده.
.
when they see us: خوب برای کسانی که آرمانشهر خیالی خود را در سرزمین خاصی دنبال می‌کنند. پرداخت بیش از حد به ترامپ. و بی‌دلیل. به متجاوز اصلی کم‌تر از میزان لازم پرداخته می‌شود و در صحنه‌های دادگاه هم یک جور سو‌ء استفاده‌ی بیش از حد از احساسات مخاطب رخ می‌دهد. پنج از ده.
.
rome: بی‌نظیر. خاصه از این جهت که آدم‌های داستانش را رها نمی‌کند و تا آخر از پرداخت شخصیت آنان دست برنمی‌دارد. عیبش در به تصویر نکشیدن جنگ‌هایی که در آن دوران، عامل اصلی در خوشنامی یا بدنامی افراد بوده‌اند. و البته الله الله از صحنه‌ی قتل سزار. نه از ده.
.
alef: جناییِ آمیخته به تصوفی که از قسمت ششم دستش برای مخاطب باز می‌شود و فقط برای تمام کردن، ادامه پیدا می‌کند. با درگیری غیرضروری کارآگاه اصلی با گذشته‌ی خود و بهتر می‌شد اگر حل ‌کننده‌ی معما از انگلیس آمده‌ای نباشد و هی آدم‌ها به مملکت خود فحش ندهند. هفت از ده.
.
babylon berlin: توجه مستقیم و غیرمستقیم به گسترش چپ‌گرایی در دهه‌های قبل ارتباطی به گسترش اکنون آن در سیاست اروپا دارد؟ در چرنوبیل و بابیلون به صورت مستقیم و در پیکی بلایندرز به صورت غیر مستقیم. ترکیب قدرتمندی  از روایت سیاسی تاریخ و فیلم جنایی در پس زمینه‌‌ای عاشقانه. نه از ده.
.
yellowstone: خوب از جهت ترکیب گنگستری به شیوه‌ی قدیم در بطن تلاش غیرعادی یک پیرمرد برای نگه داشتن زمین وسیع خود در میان تلاش دولت و دشمانش برای غصب آن. زیبایی وحشیانه‌ای که زن‌هایش هم در هماهنگی کامل، رگه‌هایی از این وحشت را در خود دارند.  نه از ده.