حسابگر امروز و فردا و پسانفردا. دیگر نمیبیند. از فرط نزدیک بودن. نمیتواند این یکی را. از او خارج است. ذره ذره در این راه پیش رفته است، شاید هم پس. حالا مقام والای استادی. در بند امروز و فردا فقط. محدود. معین. مشخص. او دور را نمیتواند. دورترین را هم مشخصا. دور برایش همردیف غفلتی گزنده، بزرگ و درکنکردنی...