مرثیه‌بازی با عکس‌های خوشگل و چهره‌های ترگل ورگل کشته‌شدگان هواپیمای پارسال، نشان می‌دهد که آدمی در نهایت پستی و رذلی فقط و فقط به سرنوشت و زندگی و مرگ انسان‌های هم‌تراز خود اهمیت می‌دهد و برای کسی سوگواری می‌کند که می‌تواند از پس یک کورسوی ضعیف، شباهت خود و آن‌ها را ببیند. در این مورد، آدم‌های طبقه‌متوسطی که با پشت پا زدن به تمام امکانات فراهم‌شده، کشور خود را ترک می‌کنند و می‌خواهند خود را شهروند کانادای مأمن اختلاسگران ریشو و غیر ریشو و آمریکای واضع شدیدترین تحریم‌ها علیه مردم، کنند و از آنجا به ریش در داخل ماندگان بخندند و هرازگاهی هم نق بزنند که چرا نشسته‌اید که فلانی اعدام شد و چرا ساکتید که حقوق بشر پایمال شد. خیل قابل توجهی از همین آدم‌ها، بی‌تفاوت از کنار هفتاد و خرده‌ای آدمی رد می‌شوند که در تشییع جنازه‌ی قاسم سلیمانی کشته شده‌اند و شاید حتی از تعداد کشته‌شدگان این حادثه هم بی‌خبر باشند. حکومت هم در یک توافق نانوشته با مخالفین خود که به این قضایا تکیه نمی‌کند، حتی درصدد توضیح و پیدا کردن مجرم هم یرنمی‌آید و مخالفین جمهوری اسلامی که از آبان به دلیل آب داشتن و از حادثه‌ی هواپیما به خاطر نان داشتن تغذیه می‌کنند، چرا در برابر این یکی ساکت هستند؟ انسان‌هایی به ناحق و غلط و غیرمنطقی کشته نشده‌اند؟ کشته‌شدگان آبان و هواپیما انسان‌اند و کشته‌شدگان این حادثه-بلانسبت- حیوان؟...