هنوز چیزهایی وجود داشت که می‌توانست چشم‌هایشان را گشاد و دهان‌هایشان را باز کند؛ معلوم بود که در تقلای ماندن یا رفتنی برای همیشه، پیه‌ی همه چیز را دیدن و شنیدن و برای غیرممکن‌ها امکان وقوع و برای ممکن‌های ساده و سهل، محالیتی تا الی‌الابد را در نظر گرفتن، به تن نمالیده‌اند...