تقدس میکنند تا تخدیر شویم. با تراشیدن مبدأئی آسمانی، از زمین جدا میکنندشان هر چه را که میخواهند بالا ببرند و صلاحیت حرف زدن را از ما میگیرند. باید حرفهای آنان را بپذیریم، سوال نپرسیم، به چیزی فکر نکنیم و به چالش نکشیم. با همان بهانه تراشیدنهای ابلهانه آنها را معصوم نشان میدهند؛ عصمتی که بیهمهچیزها، گناهکاران، انسانهای عادی نباید دربارهاش حرف بزنند. میگویند این مقدسین، این معصومین را نمیتوان و نباید با چشم زمینی مورد قضاوت قرار داد و با این حرف، بیشترین آسیب ممکن را به مورد تقدیس قرار گرفته میزنند، بیآنکه بدانند. آنها را از جایگاه خود، از تمام تلاشهای انسانی و صادقانهی آنان جدا میکنند. به صورت یک چیز چندشآور ناموزون بیتوان رذل در میآیند. وسیلهای برای خماری، تخدیر، حرفهای شیک بیبخار میشوند. و یک بدهکاری ابدی را بر گردن ما میگذراند که باید با حرف نزدن، با چشم و گوش و زبان بسته تاوانش را بپردازیم...