آنچه شب در تو روشن میکرد، میل مبهم بود به خاموشی و تاریکی. روزها را از اینها سهمی نیست. روز یعنی سروصدا، هیاهو و غوغا، کشاکش، دیدن آنان که نمیخواهیشان و کردن آنها که دوست نمیداریشان. شب اما تویی و تو، و خاموشی، و تاریکی، و دیدن آنان که میخواهیشان، و کردن آنها که دوست میداریشان، در یک کلام، استغنا...