شربت تلخ شکیبایی را چشیدن، طعم محبت را چشاندن، به بهانههای کوچک چنگ زدن برای خنداندن، بر چشمان مهآلود ستایشها باراندن، در دریای دودلی غوطه خوردن، از سرما سگلرز زدن، به کبودی ناخنها خیره شدن، به فریادهای فروخورده گوش سپردن، عطر نهفته در جملات را حریصانه نوشیدن، بر سرمای دلچسب دراز کشیدن، دست در آغوش خویش کردن، یک دل سیر آسودن، شربت شیرین شکیبایی را چشیدن...