بدک نیست. یک معمولی. قیافه‌ی معمولی. هیکل معمولی. همان علایق معمولی که یک از همه جا بی‌خبر می‌تواند در آن سن و سال داشته باشد و با پس‌زمینه‌ی کاج تزیین‌شده و لاته و براونی در پیش‌زمینه از خودش عکس بگیرد. از دیگران نه کم‌تر و نه سرتر. بدک هم نیست. هیچ برجستگی خاصی ندارد که دهن آدم را آب بیندازد، مطلقاً. می‌بینی، کلمنتاین؟ همان تبسم سرسنگین و همان وقاری که می‌گویند، حتی در اینجا هم خودش را نشان می‌دهد. و با همان نشانه‌هایی که تخم بدگمانی را در دلت می‌کارند؟ آره، کلمنتاین، دقیقاً با همان نشانه‌ها که روشن‌نشده خاموشم می‌کنند. کافی نیست، کلمنتاین، کافی نیست...