اگر گردنگیرتان خراب باشد و بعد از گند زدن به همه چیز مسئولیت هیچ چیز را نپذیرید، ایران برایتان کشور خیلی خوبی است، خیلی خوب که چه عرض کنم، بهترین کشور است: میتوانید یک روز مانده به آغاز تعطیلات عید جهت خودشیرینی و مطلقاً بدون آنکه چیزی در چنته یا هدفی در سر داشته باشد، در یکی از این پیامرسانهای بومی گروهی باز کنید برای قبولشدگان آزمونی و بدون دانستن روند کار و تفاوت دانشنامه با طرح چیزهایی بلغور کنید و بعد هم که توانستید سنگ دلخواهتان را چاه بیفکنید و عالمی را سردرگم کنید، در پاسخ به کسانی که ماهها برای آزمون وقت گذاشتهاند از ضعف ایرونیجماعت در روخوانی و درک مطلب غزلها بسرایید و خودتان را بزنید به آن راه و لابد ساخت این گروه و چنین پاسخگویی مستدلی را به سابقهی مشعشعتان، که بدون شک پر از افتخارات گوناگون و رنگارنگ است، اضافه کنید و با خیال راحت به گشتوگذارتان برسید. اگر فکر میکنید که حتی با چنین عملکرد درخشانی خایهمالی پیدا نخواهید کرد سخت در اشتباهید. البته حق دارید، به شما آموزش ندادهاند. من هم تا چند روز پیش که پردهها از مقابل چشمانم نیفتاده بود، گمان نمیکردم که چنین آدمهایی هم خایهمال داشته باشند، اما چه توان کرد؟ کار خداست دیگر. از این بهتر چه میخواهید؟ نه از پاسخگویی خبری هست و نه از شفافیت و نه از مسئولیتپذیری و باز هم کسی یا کسانی پیدا میشوند که مجیزتان را بگویند و خایههایتان را جوری بمالند که خمار و خراب بگویید تکرارش کن. هرچند بنا به آن زبانزد صریح و دقیق دربارهی کاری که سگ با خایهمال میکند، خایهمال قصهی ما هم دید آنچه را نباید میدید و هم چماق را خورد و هم پیاز را. حالا من به دیوار گفتم تا در بشنود ولی شما آدم باشید و مسئولیت کارهایتان را بپذیرید و روی گردنگیریتان کار کنید که ورنه، شما هم مثل آن بختبرگشته هم چماق را میخورید و هم پیاز را. اگر فرصتی دست میداد و حضوری خدمت انور باسعادتتان شرفیاب میشدم، دستم را باز میکردم که خوبه که آدم چیز داشته باشه، همون سه حرفی. اما هوا پس است و حرامیان در کمین و گردننگیران بر مسند...