از لبخندت جوانی میبارد و از نگاهت پیری؛ حال آنکه در میانهای، در همان سنوسالی که جوانی را با نگاهی غمبار بدرقه میکنند و پا در جنگلی میگذارند که روشن است تا تاریک و درختانش آشنایند تا غریبه. دیگر تو را نخواهم دید.
از لبخندت جوانی میبارد و از نگاهت پیری؛ حال آنکه در میانهای، در همان سنوسالی که جوانی را با نگاهی غمبار بدرقه میکنند و پا در جنگلی میگذارند که روشن است تا تاریک و درختانش آشنایند تا غریبه. دیگر تو را نخواهم دید.