کسی که هوس رفتن به سرش زده نمیتواند بگوید بوی خداحافظی میدهم. برای همین جمله را میچرخاند و فاعل را جابهجا میکند: بوی خداحافظی میدهی. این را هم به منی میگوید که حتی فکر ترک را ترک کردهام و به دورها و دوردستها پشت پا زدهام و از غرق شدن در جاذبهاش دست کشیدهام و اکنون همچون نسیمی گهگاه بر دریای راکدم میوزد و ناآرامم میکند و ماندنی را برگزیدهام که نماندن است و نبودن...
نمیدونم چرا قبلا کامنت گذاشتن راحت تر بود برام...
خلاصه که خواننده ی پر و پا قرص نوشته های شما هستیم اما این بار در سکوت.