می گفت تو سایه ی گذشته ات اینقد روت سنگین شده که نمی تونی راهت رو پیدا کنی و حتی از این سایه ی بی رحم پررنگ خوشت هم میاد. واسه همین هر فانوسی هم که برا روشن شدن راه میذارن سر راهت رو میشکنی. که هم به خودت ظلم می کنی هم به اونا...