بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

۱۸۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

آه عیسا، آه مریم...

برای زخم های عیسی، مرهم بهتر است یا مریم؟...

۱۴ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۲۵ ۱ نظر
آ و ب

دور، دور، بسیار دور...

در روزهای دوری که اسمشان را به یاد نمی آورم، نوشتن معنای تسلی بود و بوی تسکین می داد، مگه نه کلمنتاین؟...

۱۲ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۵۱ ۱ نظر
آ و ب

از باده ی اندوهت مستم...

یکی آمد و خنده یمان را دزدید. یکی آمد و قلممان را شکست. یکی آمد و دفترمان را سوزاند. یکی آمد و امیدمان را بُرید. یکی آمد و شرابمان را ریخت. یکی آمد و سیگارمان را خاموش کرد... و یکی رفت، کسی که دوستش داشتیم و دوستمان داشت، بی آن که حتی به پشت سر نگاه کند...
.
.
.
و ما ماندیم... بی خنده، بی قلم، دفتر، امید، بی شراب و سیگار... و بدون زیبایی!...

۱۱ شهریور ۹۷ ، ۱۵:۲۸ ۱ نظر
آ و ب