بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

۱۸۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

در خون کنار لب...

آدمی در همین جا می ماند. لابلای آن کلمه. داخل همان استکان. کنار آن گل. در همان پک آخر. همیشه چیزی را جا می گذاری. چه لبخند باشد چه اشک. چه خاطرات بد باشد چه خوب. همیشه رد پایی می ماند. بخواهی یا نخواهی. فرقی نمی کند. می ماند. باید که بماند. چه آمیخته به بوی لجن چه آمیخته به بوی گل. همیشه می مانیم. همیشه می مانند. همیشه چیزی را جا می گذاریم...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۷ ۰ نظر
آ و ب

گمان کرد که راست می گویم...

اوه مادام. ببخشید. من فکر می کردم یوسفم را پیدا کرده ام ولی فقط پیراهنتان بوی آتش می داد...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۴ ۰ نظر
آ و ب

نکند...

عشق، چه خیانت بزرگی... اگر بگویی بیا بیاید، اگر بگویی نگاه کن نگاه کند و اگر بگویی باور کن...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۲ ۰ نظر
آ و ب

بوسید و ماند...

گاهی خاطره یک بوسه برای مردن کافیست...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۱ ۰ نظر
آ و ب

شاید... شاید؟...

مرکب، خون و مسئله جاودانگی...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۵۰ ۰ نظر
آ و ب

رهایی مطلق...

قدح قدح الکل، قدم قدم آزادی...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۴۹ ۰ نظر
آ و ب

زندگی دروغ است...

زخم ها شیرین اند. فراق دوست داشتنی ست. زندگی زیباست. این سطر سراسر کذب است...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۴۹ ۰ نظر
آ و ب

موسا موسا! سامری را کشتم...

موسی دلم برای نیل، گهواره ات، لکنتت، دستان سپیدت، برای بیچارگی چشمانت هنگام جدا شدن از خضر، دلم حتی برای طور هم تنگ شده موسی...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۴۷ ۰ نظر
آ و ب

بود. دیگر نیست. نمی تواند باشد...

پشت بام زندان شاوشنگ...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۴۳ ۰ نظر
آ و ب

در دستان باد...

به اندازه قاصدک های سرگردان بی مقصد، بی هدف، بی جهت...

۱۸ شهریور ۹۷ ، ۰۶:۴۲ ۰ نظر
آ و ب