بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

۱۰۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

تو بگو خیانت می میگویم حسرت...

مردی از ازدحام مهمانی به تنهایی تراس پناه می برد. به لیوان شرابش نگاه می کند، می بوید، می نوشد و ط,م گیلاس را در دهانش احساس می کند. در سرخی مانده در ته لیوان لبخند زنی نمایان می شود. میخواهد ببوسدش ولی نمی تواند. زنی می آید. دستهایش را در موهایش فرو می برد. در موهای زنی که هیچ شباهتی به صاحب آن لبخند خیره سرانه ندارد...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۱۹ ۰ نظر
آ و ب

کوهپایه های تسلی...

مار به یاد آر. زیبا بودیم ما. معصوم بودیم ما. گاهی فرشته وار می خندیدیم و گاهی شیطانانه گناه می کردیم. ما را و مرا به یاد آر. زیبا بودیم ما...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۱۶ ۰ نظر
آ و ب

علیا مخدره...

می گفت مرا به صلابه بکش اما یادت باشه. در پایان این داستان، آن که به صلابه کشیده شده برای آن که به صلابه کشیده گریه خواهد کرد...
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۱۱ ۰ نظر
آ و ب

به صورت غیر منتظره...

راست می گویی رفیق. باور کن که این فوق العادس. این که خوشبختی گاهی پشت یه عبارت ساده مخفی میشه...
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۸ ۰ نظر
آ و ب

که ذاتا مگر...

خودکشی اولین و آخرین راه است برای کسی که غرورش جریحه دار شده...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۵ ۰ نظر
آ و ب

استیصال چنین چیزی ست...

شبیه موسایی که به نیل رسیده اما عصایش را گم کرده...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۳ ۰ نظر
آ و ب

یک سطری ها...

گناه تو دوست نداشتنه. گناه من دوست داشتن...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۱ ۰ نظر
آ و ب

اندوه تو چکه چکه می کرد...

من رو چشام بارون دارم، تو رو لبات. فاصله ی بین ما اما فراتر از چهار انگشت است...
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۴:۰۰ ۰ نظر
آ و ب

در آن خنده مردی به خاک رفته است...

میخوام خندت رو ببوسم. اگه بتونم ببوسمش لعنتی رو. این رو که می شنوه با دستای خراشیدش، غروب رو از تن دیوار می تراشه...
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۵۸ ۰ نظر
آ و ب

انحلال در زمان...

حتی باید اونقد ازش خوشت بیاد که نخوای اندازه ی نگاه کردن به ساعت چشات رو ازش برداری...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۵۳ ۰ نظر
آ و ب