پیراهن نارنجی اش را می شد به جایِ فالِ حافظ خواند...
این دنیا برای خوشبخت بودن ما بیش از اندازه کوچک است. این را می گوید و می رود پشت پنجره. عصر جمعه اگر باشد، یک نخ وینستون روشن می کند. تازگی ها اسمش را گذاشته "رخوت"...
رنج یعنی غروب و تنهایی و بی خبری از تو...
گریزی از نام ناگزیر تو نیست مرا ای زوربا...