بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

۱۰۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

از تو نمی توان گریخت...

بوی مرگ بگیر و زندگی کن...

۰۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۴۵ ۰ نظر
آ و ب

می روم، می روی، می رویم...

راه هایی هستند که می دانی سرانجامی نخواهند داشت اما باز هم...
راه هایی هستند که می دانی معنای پا برداشتن بر رویشان، هرگز باز نگشتن است اما باز هم....
راه هایی هستند که می دانی پر از زخم و خار و خونت خواهند کرد اما باز هم...


+ شاید دیوانگی به نظر برسد ولی مگر ما؟...

۰۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۴۳ ۰ نظر
آ و ب

آدمی چرا عاشق می شود...

آدمی چرا دست و اسلحه ی کسی را که به سویش نشانه رفته، می بوسد؟...

۰۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۴۰ ۰ نظر
آ و ب

معمار ویرانگی...

+ از لبخند تو می شه زندگی کرد...
- ولی من مرگ رو بیش تر از زندگی دوست دارم...

۰۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۳۹ ۰ نظر
آ و ب

دیر شده آقا، خیلی دیر...

آقا
دستان شما چه قدر سرد است
و از میان نفس هایتان
چه بوی آتشی
می پوشاند
تمام صورت آدم را...
آقا
چه ملیح می خندید شما...
.
.
آیا
من، شما را ندیده بودم در جایی؟
آیا
روزی 
در میان دیوان حافظ
نگریسته بودیم
در حقارتِ "مدعی"؟...
.
.
آقا
میان این همه
حرف و شعر و آتش و خنده
چند می شوند
این گل‌هایِ سیاهِ بی‌عطرِ پژمرده...

۰۴ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۱۹ ۱ نظر
آ و ب

آه خط باریکی ست کلمنتاین...

نام آنان که می گفتند فراموش می شوی، چه بود؟...

۰۳ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۲۴ ۱ نظر
آ و ب

تو را باید سکوت کرد...

تو چکیده تمام کلمات منی...

۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۶ ۰ نظر
آ و ب

و یک عمر مستی...

خیال تو برایم آب و نان نخواهد شد اما شراب چرا...

۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۴ ۰ نظر
آ و ب

همه چیز به دوست داشتن خواهد رسید...

عشق هایِ خیلی خیلی کوتاه خوبن یا هوس هایِ خیلی خیلی بلند؟...

۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۳ ۰ نظر
آ و ب

هنوز می توان به مرگ امیدوار بود...

مرگ عاشقانه ترین کاری ست که خداوند انجام می دهد؛ آنی، بی محابا، طوفانی و ویرانگر...

۰۲ اسفند ۹۷ ، ۲۳:۵۱ ۰ نظر
آ و ب