بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

هولناک است ماه...

تو رو دوست دارم هنوز. اینُ فراموش نکن. تو رو فراموش نکردم هنوز. این رو هم...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۹ ۰ نظر
آ و ب

همین است فرانتس...

کافکا کار را تمام کرده. آنجایی که گفته تو چاقویی هستی که در خودم فرو میکنم. در توصیف عشق...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۸ ۰ نظر
آ و ب

خوشحال بود. هنوزم خوشحاله...

گفت قلبم را مغلوب خودش کرده و چه شکست شیرینی ست...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۶ ۰ نظر
آ و ب

در تاریک ترین ساعات شب...

و فراموش نکن که بوسه هایم، ذکرِ مداومِ لب هایم بودند بر درگاهِ تنت...

۳۰ مهر ۹۷ ، ۰۲:۳۲ ۱ نظر
آ و ب

از رنج، از ننگ، از شرم...

گفتم صلیبی که بر بالای تپه هست نشان چیست؟ گفت نشان رنج.
گفتم صلیبی که بر بالای کلیسا هست چطور؟ گفت نشان ننگ.
گفتم صلیبی که بر روی گردنت هست چطور؟ گفت نشان شرم...

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۹ ۳ نظر
آ و ب

روزی تو را از پا در خواهد آورد...

تسخیر تن دیگری به تمامی ممکن است ولی تسخیر قلبش نه... و آری کلمنتاین. این حقیقت بسیار بسیار جانکاهی است...

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۸ ۰ نظر
آ و ب

نشناسم ترنج از دست...

تو نمی آمدی و ترنج ها، در حسرتِ خونِ دستانم می لرزیدند، می پلاسیدند، می لغزیدند...

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۷ ۰ نظر
آ و ب

آه... آه...

آه محمد، هنوز هم حیفم می آید با دستان گناه آلودم از رنج های تو بنویسم و نامت را ببرم. آه ای محمد. آه که حتی چرک ترین زخم هایت هم پاک ترین چشمه هایی هستند که این جهان به خود دیده است...
۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۵ ۰ نظر
آ و ب

کسی که دوستش داره...

آدم باید رو کسی که دوست داره تعصب داشته باشه. این رو میگه، کش مو رو بر می داره و شروع می کنه به بستن موهاش...

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۱ ۰ نظر
آ و ب

واژگون اما سرِ پا...

تکه تکه اما زنده...

۲۰ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۱۹ ۰ نظر
آ و ب