بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

شکل دیگر عشق...

در میان زبانه کشیدن های شعله های آتشی که تو برایم درست کرده ای، یادم می رود گاهی دریغ کردنت از یک قطره آب را هم حتا...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۹ ۰ نظر
آ و ب

هم قمار و هم عشق...

آدمی از خود می گذرد تا "او" را پیدا کند. او را پیدا نمی کند که هیچ خودش را هم گم می کند...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۴ ۰ نظر
آ و ب

از تو سکوتت...

از ما تنها لبخند تو باقی خواهد ماند...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۱ ۰ نظر
آ و ب

اما اون آدم نیست...

اون روزاس واسم. خامیِ اولاش. لذتِ وسطاش. پشیمونیِ آخراش...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۰ ۰ نظر
آ و ب

و راه های بی برف...

روسیاهی روزهای آفتابی زمستان به آسمان خواهد ماند و خدا...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۱۰ ۰ نظر
آ و ب

پرتگاه عمیقی ست...

خنده هاش آدم رو به صرافت زندگی می انداخت
نگاهاش اما آدم رو از صرافت زندگی می انداخت...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۰۹ ۰ نظر
آ و ب

حالت عشق از خود عشق بزرگ تره...

و هنوز هم ضربآهنگ حروف کلماتش آمیخته با هُرم نفسش، شب هایم را به آتش می کشد: عشق بر در نمی کوبد تا وارد شود، طوفان به پا می کند و در را از جا می کَنَد و داخل می شود. و ما همیشه منتظرش هستیم با لبخند بر لب... ما، کودکانِ گمشده‌یِ دیوانه...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۵:۰۶ ۰ نظر
آ و ب

من کی عزرائیل را خواهم دید...

غروب‌گاهان، میان سرمه‌ی آسمان و سرخی افق دلم هوس لمسش را می کند، هوسِ لمسِ آن سوتر از مرگ را...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۴:۲۲ ۰ نظر
آ و ب

بی علامت سوال...

حق با شیطان بود ای خدای مهربانم...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۴:۱۹ ۰ نظر
آ و ب

شبیه قاصدک ها...

دلت برای پروانه ها نسوزد. آن ها هنوز پرواز را بلدند...

۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۴:۱۸ ۰ نظر
آ و ب