بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

بدون من و بدون تو...

این جا بدون "تو" معنی ندارد. این معبد...
۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۴۷ ۰ نظر
آ و ب

می دانم که می دانید...

نفرین هر کسی سوال های بی جوابش هست...

۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۴۵ ۰ نظر
آ و ب

تو سراپا نفرت من...

"من" اشتیاق کشف "تو" هستم...

۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۴۵ ۰ نظر
آ و ب

دریغم کرد از بهاران...

مرا به زمستان سپرد؛ در شبی که "فروغ" در انتهای کوچه انتظارم را می کشید... 

۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۴۳ ۰ نظر
آ و ب

تمام نمی شود در من...

این مالیخولیای دکمه هایت که باز می شوند یکی یکی...

۰۶ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۳۹ ۰ نظر
آ و ب

#لطفا

نظرتان را درباره من، زوربای بازرگانی و اینجا بنویسید.

۱۹ دی ۹۷ ، ۱۱:۱۷ ۴ نظر
آ و ب

کلمه بهتری پیدا نمی کردم...

از حروف نام تو ماه می چکد
و هلاکت
و شهوت
و یاد
و درمان
.
.
و از حروف نام من آتش و رنج و شب...

۱۷ دی ۹۷ ، ۰۰:۰۱ ۰ نظر
آ و ب

اینُ یادم بنداز...

فروغ زمستونه و پرواز و پرنده. سهراب ساده تره. نقاشی و شقایق و آب. حافظ رنده و معشوق و شراب. مولانا شمسه و سماع و نی. شاملو رو نمی شه دوست نداشت. فقط آیداس. همونقد که شهریار منقل و تنهایی و انتظار. تو زیبایی هستی و دیوانگی و آتش. همونقد که من خاموشم و خاکستر و خاطره...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۱:۱۳ ۱ نظر
آ و ب

هم بهم هم برام دست بزن...

از دست نزدن بهم دست بردار...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۱:۰۷ ۱ نظر
آ و ب

تا کی؟...

آدمی خیره می ماند. به خاکستر آتشی که ساعت هاست خاموشش کرده است...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۱:۰۶ ۰ نظر
آ و ب