بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

به مادرم بگو پایان بدی ست...

که حتما روزی خواهم مُرد
که حتما گریه نخواهی کرد...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۹ ۰ نظر
آ و ب

ملکوت آغوش ها...

تمامیت بوسه ها و ابدیت لب ها...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۸ ۰ نظر
آ و ب

نیفتادنایی که آدمُ میندازن...

گاهی وقتا خودم ا فراموش می کنم. گاهی زندگی رو لمس نمی کنم. گاهی وقتا به اتفاقایی فکر می کنم که هرگز نیفتادن...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۷ ۰ نظر
آ و ب

بسیار...

خیلی حرف است به عمق رسیده باشی بدون آن که خیس شده باشی...
۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۶ ۰ نظر
آ و ب

دانایی های شقی...

آدمی روزی می نویسد در یک ماشین ولی نه کنار هم؛ و روزی می فهمد جدا از هم به سوی مقاصد مختلف...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۵ ۰ نظر
آ و ب

صرافتِ در پشتِ سر گذاشتن...

بعضی وقتا آدما می رن چون فقط باید برن. نه چیزی به دست میارن و نه چیزی از دست می دن. صرف رفتن...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۴ ۰ نظر
آ و ب

عادی جذاب...

با معمولی ترین شرم ها...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۳ ۰ نظر
آ و ب

دیوارهای خانه برای من...

آره کلمنتاین، آره. شاید فراموش کردن همه چیز ممکن نباشد ولی به یاد نیاوردن شان چرا. ممکن. ممکن تر. خیلی ممکن تر...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۲ ۰ نظر
آ و ب

بی تکرار...

بی سیگار، بی لبخند، بی خاطره...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر
آ و ب

نقطه

آدمی ارضا نشونده است...

۰۴ دی ۹۷ ، ۰۰:۳۹ ۱ نظر
آ و ب