بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

جوکر...

آدم باید حواسش باشه که یه سری از کتابا رو کی می خونه، یه سری از فیلما رو کی می بینه و با یه سری از آدما کی معاشرت می کنه. آدم باید حواسش باشه که قهرماناش رو کی انتخاب می کنه...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۴۷ ۰ نظر
آ و ب

کوچید...

آسمان را وعده داد. بال هایم را شکست. پرواز کرد...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۴۶ ۰ نظر
آ و ب

نمی دونی کارملیتا؟...

و فقط گاهی فراموش کردن اتفاقی که هرگز رخ نداده آوار می شود بر روی سرت...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۴۵ ۰ نظر
آ و ب

از لب تا بت...

چیزی از عشق نمی دانست اما هنگام بوسیدن خدایی می کرد؛ فقط از این رو می توانستم بپرستمش...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۴۴ ۰ نظر
آ و ب

کی، کجا، کدام...

و ما بی او فریب کدامین بهشت ها را خورده، کدامین بت های دروغین را پرستیده، در کدامین برزخ ها به انتظار نشسته و در کدامین دوزخ ها خواهیم سوخت؟...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۴۲ ۰ نظر
آ و ب

سرنوشت خوبی ست...

دستانت. آه دستانت. تیزترین لبه های پرتگاه تنت. آدمی فکر می کند نجاتش می دهند اما رها می کنند. در آخرین لحظه. در اوج. همیشه...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۲۷ ۰ نظر
آ و ب

قطرات تیز، قطرات تند...

چرا این باران ها خاکستری اند؟ چرا این باران ها خاکستر می پراکنند؟ چرا این باران ها خاطرات را زنده می کنند؟...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۲۰ ۰ نظر
آ و ب

ارتکاب های گاه به گاه...

نمی خواهم دلتنگ تو بشم و یکی دیگه رو در آغوش بگیرم...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۱۸ ۱ نظر
آ و ب

ف ر ا م و ش ی

+ عشق بیش تر طول می کشه یا نفرت؟  _ فراموش کردن از هردوتاش بیش تر طول می کشه...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۱۸ ۰ نظر
آ و ب

از خلوت نام تو...

می توانم با لبانم انکارت کنم اما نمی توانم از لرزششان هنگام هجا کردن نامت جلوگیری کنم...

۰۱ دی ۹۷ ، ۰۲:۱۵ ۰ نظر
آ و ب