بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

و پاکش نکن...

تعداد کمی هستن که به صورت شاعر به دنیا بیان. تعداد کم تری هم که شعر محض باشن. ولی تو هم شعری و هم شاعر. لایک. خوشت اومد جانم تصدق خنده هات؟ هوم. اینُ یادم بنداز. بعدا بلند بلند بخون اینُ واسم. تو هم شعری هم شاعر و من حتی کلمه هم نیستم. اوهوم...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۱:۰۳ ۰ نظر
آ و ب

حقیقت نبودنت...

چقد میشه به خیال بودنت حتی تکیه داد...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۵۹ ۰ نظر
آ و ب

آدم که نباید...

زن که نباید اینقد اردیبهشت باشه. زن که نباید موهاش اینقد بوی بهشت بده. زن که نباید اینقد تنش ترجمان شهوت باشه. زن که نباید لباش اینقد سرخ باشه، اینقد شیرین باشه. زن که نباید اینقد تداعی سرو باشه قدش. زن که نباید اینقد موهاش رو توی باد به اهتزاز در بیاره...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۵۷ ۰ نظر
آ و ب

منجی مرده است...

تو در قعرِ یک چاهِ سیاه خواهی پوسید...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۵۴ ۰ نظر
آ و ب

از استیصال شب...

از استغنا، از استیصال، از استیلا...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۵۰ ۰ نظر
آ و ب

لبخند زد و لب داد...

کارملیتا گفت چقد دوست داری؟ گفتم به اندازه نوشتن، کلمه، نرمای آغوش گرمت و سیگار ناشتای اول صبح...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۹ ۰ نظر
آ و ب

ای آه...

دریغا برای روزهایی که رنگ چشمان کسی که دوستش داریم را از یاد برده ایم...
۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۸ ۰ نظر
آ و ب

umut yok

?cem adrian: herkes gider mi
...?halil sezai: gidenler doner mi
۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۶ ۰ نظر
آ و ب

مرارت تنوع...

یوسف زلیخا را در آغوش می کشید. ابراهیم بی لبخند بر آتش وارد می شد و سیزیف هم چنان به بالا بردن سنگش ادامه می داد...
۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۲ ۰ نظر
آ و ب

چند گناه؟ چند آتش؟...

قدِ چهار انگشت لمس، قدِ چهار تن پشیمانی...

۰۶ آبان ۹۷ ، ۰۰:۴۱ ۰ نظر
آ و ب