جام شراب هفت خط داشت. عشق هفت شهره بود. رنگین کمان هفت رنگه بود. چروک زیر چشمان مادر هفت تا بودند. از چروک پیشانی من حرف نزنیم بهتر است...
جام شراب هفت خط داشت. عشق هفت شهره بود. رنگین کمان هفت رنگه بود. چروک زیر چشمان مادر هفت تا بودند. از چروک پیشانی من حرف نزنیم بهتر است...
آدم های بزرگ حرف های تلخ می زنند. آدم های کوچک از حرف های تلخ ناراحت می شوند...
قطرات بارونی جوری روی سرم فرود می اومدن که انگار بخوان یه گناه بزرگ رو به یاد آدم پرهیزگاری بندازن که سال ها قبل با گناه خداحافظی کرده ...
از یه جایی به بعد با دنیا نمی جنگی. از یه جایی به بعد با سرنوشت نمی جنگی. از یه جایی به بعد با دیگران نمی جنگی. از یه جایی به بعد با خودت هم نمی جنگی...
در یک کلمه: نمی ارزد...
گاهی عشق، گاهی نفرت، گاهی اشک، گاهی لبخند، گاهی سیگار و گاهی خود زندگی...