بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

توضیح الواضحات...

زن هر چه قدر بیش تر دوست داشته باشه، بیش تر لمس می کنه.
مرد با بیش تر لمس کردن، بیش تر عاشق میشه...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۴۴ ۰ نظر
آ و ب

اونجوری نخند...

ازگریه ی جلاد بر سر دار باید ترسید، از آه معشوق پس از آمدن اسم عاشق...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۴۲ ۰ نظر
آ و ب

به سمت صفر کوچک...

اگر قرار نیست همدیگرو ببوسم پس لب واسه چیه؟ بارون برا چیه وقتی قرار نیست چای و سیگار در کار باشه؟...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۴۰ ۰ نظر
آ و ب

لازم نیست بگویم...

و بیش تر از همه آن بوسه ها در یاد می مانند که با چشمان بسته تقدیمتان شده اند...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۸ ۰ نظر
آ و ب

حتی ثانیه ای هم تعلل نکرد...

به خاطر تو آبی پوشیدم امروز. پسر گفت. زن شنید، خندید و خجالت کشید. بعد به یک باره لیوانش را بالا برد و گفت به سلامتی تمام آبی ها...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۶ ۰ نظر
آ و ب

هر کسی می کشد...

انسان تنها یک بار کسی را که دوست دارد با دستان خود می کشد و پس از آن با دوست داشتن بیگانه می شود..

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۴ ۰ نظر
آ و ب

لابلای قدیمی ها....

تفاوت رد رژ قرمز رو یقه با رد ناخن روی کمر فقط در اینه که اولی دیده می شه دومی نه...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۳ ۰ نظر
آ و ب

این باران لعنتی...

تو رفته بودی و من وقتم را به بطالتِ شنیدنِ صدایِ باران می گذراندم...
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۰ ۰ نظر
آ و ب

فرشته بود...

فرشته ترم یک می گفت: من تا حالا توو عمرم برف ندیدم...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۲۸ ۰ نظر
آ و ب

به نسیان قلم...

دوست داشتم شاعر باشم. می توانستم در تمام لب های جهان اسم تو را به حرف در بیاورم. ولی نقاش بودن. آه. کاش  نقاش بودم. می توانستم چشمانت را جهان در جهان دوباره بیافرینم...

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۲۵ ۰ نظر
آ و ب