بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

لمست را از تنم...

تلقینِ بوسه ات را از لبانم دریغ نکن...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۹ ۰ نظر
آ و ب

ما، آوارگان ابدی کوچه ها...

شب ها فراغتی در شهرها پیدا نکرده به شعرها پناه بردیم...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۸ ۱ نظر
آ و ب

آماس سوال ها در عصرها...

کدوم بدتره کلمنتاین؟ این که من اونُ دوست دارم یا این که اون منُ دوست نداره؟...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۶ ۰ نظر
آ و ب

وعده پرواز و سقوط...

بزرگ شدن، بالا رفتن از گمشده هاست...
.
.
.
تا کی؟ تا کجا؟...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۴ ۰ نظر
آ و ب

زنِ برهنهِ یِ بی اسم...

سرخِ تندِ دامنش را تکاند. دقیقه. دقیقه و لحظه را لخت از سرنوشت خود کرد و نوشتش. آن گونه که می خواست. تو مث آخرین سیگارمی. نمی دمت به بقیه. واسه خودمی. خندید. بوساند لب هایم را...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۴۲ ۰ نظر
آ و ب

از دلتنگی دستانت...

که لیوان ها شکستند امروز از دلتنگی ات...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۹ ۰ نظر
آ و ب

هولناک است ماه...

تو رو دوست دارم هنوز. اینُ فراموش نکن. تو رو فراموش نکردم هنوز. این رو هم...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۹ ۰ نظر
آ و ب

همین است فرانتس...

کافکا کار را تمام کرده. آنجایی که گفته تو چاقویی هستی که در خودم فرو میکنم. در توصیف عشق...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۸ ۰ نظر
آ و ب

خوشحال بود. هنوزم خوشحاله...

گفت قلبم را مغلوب خودش کرده و چه شکست شیرینی ست...

۰۲ آبان ۹۷ ، ۰۳:۳۶ ۰ نظر
آ و ب

در تاریک ترین ساعات شب...

و فراموش نکن که بوسه هایم، ذکرِ مداومِ لب هایم بودند بر درگاهِ تنت...

۳۰ مهر ۹۷ ، ۰۲:۳۲ ۱ نظر
آ و ب