بیابان طلب

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطری‌ست/ می‌رود حافظ بی‌دل به تولای تو خوش...

ذره به ذره...

زخم هایت را هیچ کس نخواهد دید. گریه هایت را همگان شاهد خواهند بود. در قلب این فاصله خواهی پوسید...

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۰۱:۲۲ ۰ نظر
آ و ب

کدوم، اون یکی رو می نوشه؟...

شبی از باده‌ی خونت خواهم نوشید، به سلامتی عیسا...

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر
آ و ب

هم تحسر هم حسرت...

چه فرقی می کنه "ت" رو بذاری اولش یا آخرش. هر دوتاش به یه اندازه دردناکه...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۸ ۰ نظر
آ و ب

از تاریکی کی تونسته فرار کنه؟...

بعضی از کلمات در روشناییِ روز دیده نمی شوند. برای دیده شدن منتظر تاریکیِ شب می مانند...
عشق
حسرت
تنهایی
زخم
فراق
و تنهایی...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۷ ۰ نظر
آ و ب

عشق مرده کلمنتاین...

هر عاشق روزی می بخشد ولی هرگز بخشیده نمی شود...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۶ ۰ نظر
آ و ب

دورش بندار اونُ عزیزم...

زندگی بدون زخم شبیه به شرابِ بدون سیگاره. به درد نخور!...
۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۵ ۰ نظر
آ و ب

شما...

سیزیف ها احمق نیستند، مجبورند...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۴ ۰ نظر
آ و ب

درک رنج...

آن زمستان با زندگی خداحافظی کردم و به عشق سلام...
.
هنوز باهاش آشتی نکرده ام، هنوز ازش جدا نشده ام...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۳ ۰ نظر
آ و ب

آدمی فرو می غلتد...

من، من چاره ای جز آغوش تو ندارم. هر چند پر از شعله، هر چند پر از خنجر، هر چند پر از زخم...
.
.
پناهِ من، آغوش پر از ظلم توست...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۱ ۰ نظر
آ و ب

رازهای کوچک به درد نخور...

برای شب های سخت من، دور بودن شانه های تو عمیق تر از آن چه فکر می کنی، جانکاه است...

۲۷ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۵۰ ۱ نظر
آ و ب