یه نگاه سفیه اندر عاقل کرد و گفت قلبت رو می شکنم. گفتم حرف زدن از شکستگی واسه قلب من مثل حرف زدن از خیسی برا دریاس. شبش زنگ زد و گفت خیلی به حرفت فک کردم و به این نتیجه رسیدم که هر دریایی هر از گاهی محتاج یه موجه تا خیس بودن رو بهش یادآوری کنه...