تیزی نگاه مزین به زهر کلمهاش که تا گوشت و قلب فرو میرفت و بیرون نمیآمد و همان جا میماند و بزرگ و بزرگتر میشد و نفس میکشید و از گوشت و قلب میخورد و به چشم میرفت و نگاه میشد، به دهان میرفت و کلمه...
تیزی نگاه مزین به زهر کلمهاش که تا گوشت و قلب فرو میرفت و بیرون نمیآمد و همان جا میماند و بزرگ و بزرگتر میشد و نفس میکشید و از گوشت و قلب میخورد و به چشم میرفت و نگاه میشد، به دهان میرفت و کلمه...