تفاوتی نیست میان کسانی که می‌خواهند شیشه‌ها را دستمال کثیف پاک کنند با آنان که با توسل و یاری‌جویی از انگل‌ها به جنگ انگل‌ها می‌روند؛ جنگیدن برای انسان‌ها و آرمان‌هایشان آن زمانی معنا پیدا می‌کند که هم‌سطح آنان باشی تا حرف‌هایت بوی حماقت و خودپرستی و خودنمایی نگیرد و هر تلاشت به صورت یک واقعیت محسوس و نه یک لاف، گامی در جهت بهبود زندگی آنان باشد. با شکم‌سیری و پرجیبی حرف زدن از عدالت راحت است، سخت اینکه به ناحق اعطاشده‌ها را وانهند و این را حتی مشمول عناوین و نام‌ها نیز کنند و با آتش زدن به تمام امکان‌های متصور، اذیت و آزار حقیقی را به جان بخرند. وگرنه که دادن لقب و نشان دادن واقعیت پررونق می‌شود؛ که ما "رضاشاه/روحت شاد" را هم شنیده‌ایم از سوی مدعیانی که سودای مردم داشته‌اند و متوجه صدای چکمه‌ها و زنجیر‌ها نبوده‌اند. ما که قهرمان‌‌بازی‌های تقلبی امثال اصغر فرهادی و عادل فردوسی‌پور و محمدرضا شجریان و وریا غفوری و علی کریمی رابه کرات تماشا کرده و خندیده‌ایم...