بهار گمشده‎‌ی آرزوها...

۱۸۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

یگانه بود...

از خاک ها ریشه می گرفتی، در نیزارها تکثیر می شدی، بادها تو را به دوردست ها می بردند و ختم می شدی به دریاها، به دریاهای دور عمیق...

۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۲۱ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

دوست نداری زندگی کنی؟...

ساق می کشید و می مرد، گل می داد و می پژمرد...
۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۱۹ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

oyle iste

...hani cem adrian "herkes gider mi" sarkisinda basini mikrofona dayayip sesiz sesiz aglamisti ya

۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۱۷ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

اینُ بنویس یه گوشه...

به سان شب های تابستان هستی...خنک، بیهوده، بی انتها، نیمه روشن و بی سرانجام...

۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۱۳ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

تلواسه...

امتداد مسیر آبی رگ هایم...

۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۱۱ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

روحی متروک...

مسئله چیه مادام می دونی؟ این که تا حالا تونستم چند نفر رو در درونم بکشم ولی حتی نتونستم به تو دست بزنم...

۱۵ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۱۱ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

جایی نمانده نه؟...

کوه بود برایم، تکیه میدادم و آرام می یافتم. دشت بودم برایش، که هر چه می تاخت، آرام نمی شناخت...

۱۴ شهریور ۹۷ ، ۰۵:۰۱ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

لبانت به لبانم جان می دهند...

گفت: سیگار اصلا به دستات نمیاد. لبخند زد. به لبات که دیگه نگم...
همین ها، همین جملات ساده برای دوست داشتنش کافی هستند کلمنتاین؟...

۱۴ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۵۳ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

ولی بوی شکوفه میداد...

آغوشِ مغشوش...

۱۴ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۳۱ ۰ نظر
زوربای بازرگانی

روزی کشف خواهیم کرد...

چگونه آن همه معصومیت را در آن یک وجب صورت جا داده است؟ و چگونه با آن همه معصومیت، این همه انسان را به گناه می کشاند؟...
۱۴ شهریور ۹۷ ، ۰۴:۲۹ ۰ نظر
زوربای بازرگانی